آدرینا آدرینا ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

دختر زیباروی خورشید

خرداد ٩٥

خرداد ميگم در دستشويي چرا قفل كردي  ميگه اخه تو قفل كردي ميخوام منم قفل كنم تنها باشم تو نياي  ميگم چرا نيام  ميگه اخه شلوار پام نيست  ميگم من مامانم  اما تو هنوز كوچيكي شايد نتوني در باز كني  گفتم قانع شد    موقع غذا خوردن اومده عروسك اورده غذا بده  ميگه مامان شدم  بعد برد ني ني شو خوابوند  دوباره رفت دتشويي ميگه تورنيازمسخوام در قفل كنم  ميگم نميتوني  ميگه من مامان شدم ميتونم تو برو 😐 موقع بازي ميگه باهام اگه ماشين بازي نكني ناراحت ميشم  ميرم اتاق گريه ميكنم 🙄😳😐 شبا گاهي خيلي اب ميخوري قبل خواب  بهت ميگم الان اب خوردي  ميگي...
15 مرداد 1395

ارديبهشت ٩٥

ارديبهشت امروز ٥  موقع شستن ظرف ليوان شكست  گفتم مواظب باش دستت نبره گفتي فكر كنم ديم بريد بعد گريه كمي كردي  وقتي ديدم انگشتت خون مياد با چسب زخم بستيم وقتي خواستم خودم برم بشورم گفت اخه ليوان شكسته دست تو هم مثل آدا ميشكنه 😂 ٨ گفتي مامان اين برنامه رو خيلي دوست دارم و ابراز علاقه كردي به يه برنامه كودك 😍😍 شعر پليس داري يادت ميگيري  ٢٢  ابميوه ميخواستي منم چون شير نخوري گفتم نميدم بعد بهم گفتي نميخوام بخورم ميخوام روش بخونم😳🤓 بعد سي ثانيه نگاه كردي و گفتي خوندم 😳 ميخوايم بريم بيرون ميكن  با دمپايي  نيا  ميگي بابا هم ميره بيرون  منم ميخوام 😐 وقتي اتفاقي برام ميافته ...
15 مرداد 1395

فروردين ٩٥

فروردين  شروعش با سفر شروع شد  يه چمدون ٢٢ كيلويي فقط براي تو شد 🤔😂 شب ساعت سه راه افتاديم  شما هم مثل هميشه همكاري كردي و زود بيدار شدي و آماده شدي  تو فرودگاه حسابي بازي ميكردي اينگار نه اينگار ساعت ٤صبحه 🙄😳😳😳 موقع رفتن پوشك كردم  اما تو هميشه جيشت ميگفتي و من خوشحال بودم هرچند چند ماه قبل از پوشكًگرفتم اما تو سفر خودم نگران بودم ميخواستم مشكلي نباشه و تو هم اذيتت نشي و حس بد نگيري اما تا برسيم پاريس يعني حدود ١٢ ساعتي كه راه داشتيم چه فرودگاه چه تو هواپيما ميگفتي نياز به دستشويي داري و پوشكت خشك بود 😍😍  عاشق هواپيما شده بودي و خيلي دوست داشتي  حتي موقع بلند شدن و نشستن خيلي اروم بودي ...
15 مرداد 1395

بهمن ٩٤

١٤ بهمن مامان هاپو و مامان ني ني رو ميپرسيد كلمه ميخوام ياد گرفتي مثلا ديگه نميكي اب ميگي ادا اب ميخواد  يا هر چي ديگه كه بخواي ميگي ميخواد  ياد گرفتي كلمه لطفا قبل از بدش بياري  مثلا گوشي مامان ادا رو لفن بدش  تو خونه بازي مستقلي و بازي ميكني اما بچه ها رو هم الكي ميزني اصلا هركي بهت نزديك بش يهو ميزني 😕 كلمه نوشابه رو ديگه دوبايا تلفظ نميكني و ميگي نوشابا 😁 به تخم مرغ دومايا ميگي به تخمه بوم بوم ميگي    كباب و ماست برنج خيلي دوست داري  تو غذا كاملا اظهار نظر ميكني و ميگي چي دوس داري و چي دوست نداري  مثلا ميگي ادا عدس پلو دوست نداره وقتي گرسنه باشي ميگي برنج و ماست داريم ادا غذا ميخواد 😂&nb...
15 مرداد 1395
1